چیه این آدمیزاد؟
- شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۲۶ ق.ظ
چه دنیای کوچیک و عجیبیه! فکر نمیکردم دوسال از پست یکی مونده به اخرم گذشته باشه فکر نمیکردم بازم دوسال از زندگیمو حروم کرده باشم منی که هربار با خودم عهد میبندم... عزیزم شش سال زمان کمی نیست نمیدونم حسم بهت چیه به تویی که تاحالا یه بارم لمست نکردم به تویی که تو ذهنم بوی عطری یه بوی عطر تند که اصلا دوست ندارم، به تویی که سرتا پا تفاوتی با من به تویی که یه نقطه نظر مشترکم نداریم، نمیدونم چرا دوستت دارم نمیدونم چرا هربار میبخشمت نمیدونم چجوری یادم میره که چه بلاها سرم اوردی، خاله جون میگفت هنوزم افسرده ای و پر از اشک شد چشمام، این افسردگی یادگار توعه یادگار ضربه وحشتناکی که بهم زدی، یادگار حماقت خودمه، نمیدونم عادتی برام یا عشق نمیدونم چی هستی کی هستی حس میکنم هنوزم نمیشناسمت هنوزم نمیدونم دقیقا کدوم حرفت راسته کدوم دروغ، نمیدونم زندگیم قراره چجوری پیش بره میدونم ولی که دیگه نیستی سه ماهه که رفتی و باورم نمیشه که تو این سه ماه جز وقتایی که پروفایلتو عوض میکنی یا دوسه باری که پیام دادی دیگه نیومدی تو ذهنم، چی شده؟ واقعا تو یه شیشه حبس شدی تو قلبم چیزی ازت دریافت نمیکنم چیزی بهت نمیدم فقط هستی فقط میدونم یه جایی از این کشور داری زندگی میکنی دیگه نه برنامه روزاتو میدونم نه هیچ چیز دیگه ای فقط میدونم هستی نفس میکشی... بی حس شدم و دلم تنگ نمیشه کمتر گریه میکنم بیشتر میخندم و کلا هیچی برام مهم نیست جز خودم، نمیدونم خوبم بدم یا چی ولی هرچه بادا باد
- ۹۸/۰۳/۱۸
امیدوارم هیچ وفت چشمات اشکی به خودش نبینه و همیشه شاد باشی
حرکت کن، تحرک و تلاش برای تغییر و پیشرفت در زندگی یکی از راه های فراموشی هست
موفق و شاد باشید